بالاخره زمان پرداخت فرا می رسد مواجهه با چالش ها با تدبیر استانی غیرممکن است

89


گفتگوی Lragir.am سارو سارویان ، دانشمند علوم سیاسی است

آقای سارویان ، روز دیگر سربازان آذربایجانی جاده گوریس-کاپان را بستند ، دو روز بعد دوباره آن را باز کردند. به طور کلی ، رویدادهای اخیر چه چیزی را نشان می دهد ، چه تحولاتی دارد؟

پس از امضای بیانیه در 9 نوامبر 2020 ، روندها به سمتی رفت که طبق آن ارمنستان باید یک سند بسیار مستدل تر امضا کند. و در این مدت همه تحولات بر اساس آن منطق بوده است. روند کلی ماه های اخیر این بوده است که این سند باید تا پایان سال جاری ، تا پایان سال امضا شود. در متن بیانیه 9 نوامبر قبلاً به فعالیتهای این کمیسیون در سطح معاونان نخست وزیر اشاره شده بود که در ماههای گذشته به طرق مختلف کار کرده بودند. البته ما دیدیم که فعالیت آن کمیسیون در مقطعی متوقف شده است. اما به طور کلی ، گرایش به این صورت بوده است که به ویژه روسیه و ترکیه می خواهند این سند امسال به هر طریقی امضا شود.

نیکول پاشینیان خواستار برگزاری انتخابات پارلمانی فوق العاده در ارمنستان شد ، به همین دلیل او نمی تواند چنین قدمی بردارد. اما همچنین “به نفع” نیکول پاشینیان حل شد ، به طوری که این بحث نیز از شکاف خارج شد. و پس از آن ، طی دو یا سه ماه گذشته ، به تعویق انداختن کارهای بیشتر غیرممکن است. س questionsالات پیچیده و تیز بین ، قیام عمومی و غیره برداشته شد. و سرانجام لحظه قصاص فرا می رسد. هرچه آن لحظه نزدیکتر می شود ، واضح تر می شود که مسائل پیچیده ای وجود دارد که رهبری ارمنستان سعی می کند از آنها مانور دهد ، فرمول بندی نرم تری ارائه دهد یا برخی از منافع را اخاذی کند. و این طبیعتاً از دیدگاه آذربایجان خط مشی سیاسی را تعیین می کند که آنها باید ارمنستان را مجبور و مجبور به تسلیم بدون قید و شرط دیگر کنند. به عبارت دیگر ، آنچه در اسناد 9 نوامبر و سپس در اسناد 11 ژانویه رخ داد ، باید با همین منطق بر ارمنستان تحمیل شود.

با همان منطق ، باید درک کرد که هرگونه اقدام نظامی-سیاسی از سوی آذربایجان ، از جمله طرح برخی مسائل از طریق ابزارهای نظامی ، همه با هدف امضای سند است ، نه این که به ارمنستان اجازه دهد سعی کند روند را از خط کلی خارج کند. باید درک کرد که این یک سیاست مستمر بود ، اجبار نظامی به ارمنستان ، نه به نفع راه حل های سیاسی ارمنستان. آذربایجان حتی قبل از جنگ هرگز از این خط منحرف نشده است. پس از جنگ ، آنها بیشتر از این جعبه ابزار برخوردارند ، زیرا آنها برنده هستند ، آنها حامیان خارجی قوی دارند. بیشتر کارهایی که انجام می دهند با توافق مسکو و آنکارا انجام می شود. گاهی اوقات می بینیم که این فرایندها با تحولات سیاست خارجی ترکیه و روسیه در ارتباط هستند. حتی ممکن است ابتکار باکو نباشد ، بلکه مسکو یا آنکارا باشد.

به عبارت دیگر ، آنچه در ماه های اخیر اتفاق افتاده است ، همه در این منطق بوده اند. و اکنون آنچه در جاده گوریس-کاپان اتفاق افتاد با همان منطق توضیح داده می شود: با نزدیک شدن به زمان امضا یا لحظه اجبار ، لازم است چنین زنجیره هایی ایجاد شود که ارمنستان جایی برای فرار از آنها نخواهد داشت. و با آن سعی می کنند حداکثر را مجبور کنند.

آیا مسأله گرفتن “کریدور” از طریق Syunik ، به رسمیت شناختن مرزهای آذربایجان مطرح شده است؟

بله ، اینها همه س questionsال است ، این جزئیات اساسی آن سند است. البته از این نظر ، مساله کنترل ارتباطات ارمنستان با جهان خارج نیز وجود دارد. آذربایجان تمام تلاش خود را می کند تا در بسته کنترل رای مشخصی داشته باشد. من این را می گویم زیرا روسیه بیشتر آن بسته کنترلی را به دست خود می گیرد. اما آذربایجان مشکل دارد که درصدی از این بسته را در دست داشته باشد. سند مورد امضا همچنین به محدودیت مرزهای ارمنستان و آذربایجان ، تعیین مرزها اشاره می کند ، جایی که آذربایجان باید بخشی از کنترل بر بزرگراه های منتهی به جهان خارج را در اختیار داشته باشد. اکنون ، قبل از امضای سند ، آذربایجان در واقع فرمول بندی یا ضمانت یکی از آنها را دریافت کرده است. تفسیر نخست وزیر از مرزها به گونه ای در جلسه دولت ، با ذکر نام های ترکی آذربایجانی ، به آن سند اصلی اختصاص داشت ، و ارمنستان ، در واقع ، ضمانت می داد. پس از آن ، ما شاهد تحولات گفتگوی دور اردوغان و پاشینیان بودیم که در منطق کلی نیز وجود دارد. به عبارت دیگر ، ارمنستان مجبور شد آمادگی خود را برای حل مسائل پیچیده تقریب با ترکیه اعلام کند.

به طور کلی ، تحولات یکی دو هفته گذشته نشان دهنده ابزارهایی بود که ارمنستان را مجبور به امضای آن سند کرد. و به نفع آذربایجان ، ترکیه و روسیه ، ارمنستان مجبور شد بار دیگر زیر آن شمشیر برود.

به عبارت دیگر ، آیا واقعاً قابل توجه است که ارمنستان تحت فشار قرار است سند احتمالی را امضا کند؟ راه جلوگیری از آن چیست؟

سیاست رهبری ارمنستان به شرح زیر است: تلاش برای اجتناب از اجبارهای روسیه و ترکیه تا آنجا که ممکن است ، به تعویق انداختن یا تلاش برای تأمین موقعیت های بهتر در موقعیت ژئوپلیتیک دیگر. خوبی در این مورد نسبی است ، زیرا ما حتی نمی توانیم به نقطه صفر برسیم. مشکل این است که این سیاست و تفکر ناقص است. اندیشه سیاسی ارمنستان – سیاستمداران نمی توانند مشکلات ارمنستان را به نفع خود حل کنند ، زیرا آنها حامل چنین تفکری هستند. به عبارت دیگر ، به نظر آنها این سیاست فقط سر شترمرغ در جایی ، فرار از مشکلات ، منتظر ماندن تا ایجاد موقعیت خوب است. این نقص است ، زیرا در اصل به سیاست ارمنستان اشاره نمی کند ، تا مردم بفهمند چه روشی سیاسی را باید در پیش بگیرند ، در نتیجه می توانند به نحوی منافع خود را تحمیل کنند. نقص تفکر آنها این است که آنها هیچ عنصر اجباری در چین های مغز خود ندارند. و آنها افرادی نیستند که بتوانند به منافع دولتی ارمنستان خدمت کنند.

در ماه های اخیر ما این را دیده ایم و خواهیم دید. افرادی با تفکر سیاسی کاملاً متفاوت باید بتوانند با همه اینها روبرو شوند ، برای مواجهه با چنین چالش هایی ، این افراد قادر نیستند. آنها فقط می توانند ابرقدرتها ، مراکز قدرت با سنتهای سیاسی را با هنر استانی ارمنی فریب دهند. اما این یک عامل مضر در زندگی سیاسی واقعی است. افرادی که چنین تفکری دارند فقط فکر می کنند این سیاست است. سیاست بدون اصول و بدون اراده اتفاق نمی افتد. وقتی ابتکار به عهده دشمن گذاشته می شود ، شما فقط دفاع می کنید ، حتی نمی دانید که ضربه برای دفاع از خود از کجا خواهد آمد ، آنها حتی توانایی پیش بینی آن را ندارند. بنابراین ، وضعیت ارمنستان مانند یک گلابی بوکس در رینگ است ، هنگامی که بوکسور به رینگ رفت ، اما در آنجا نه رقیبی ، بلکه گلابی آویزان را دید ، که می تواند مدام به آن ضربه بزند.

اما همیشه راهی برای خروج از این وضعیت وجود دارد. هیچ مشکلی در جهان وجود ندارد که یافتن راهی برای حل آن غیرممکن باشد. برای این شما فقط به دانش ، اراده ، اصل نیاز دارید. اگر این ویژگی ها وجود ندارد ، چگونه می خواهیم بجنگیم؟ اگر علی سیاست منطقه ای را بهتر بفهمد ، حتی به خوبی ابزارهایی را می شناسد که می تواند با آنها به سمت مراکز قدرت متمایل شود ، طبیعتاً از نظر سیاسی قادر به حل مشکلات است. حال ، اگر رهبری ما چنین ویژگی هایی ندارد ، چرا باید منتظر باشیم تا مراکز قدرت دیگر بیایند و مشکلات شما را به جای شما حل کنند؟ بله ، آنها برخی از مشکلات را برای خود حل می کنند ، اما این به نفع آنهاست ، نه به نفع ما.





Source link