گفتگوی ما Paruyr Hayrikyan ، رئیس اتحادیه ملی تعیین سرنوشت ملی است
ترکیب دولت در حال حاضر مشخص است. آیا دولت با این کارکنان وعده می دهد ، آیا می توانیم انتظارات مثبتی از این کارکنان داشته باشیم یا خیر؟
اینها افرادی هستند که تا کنون سیاست نیکول پاشینیان را تایید کرده اند. و سیاست نیکول پاشینیان ما را نه به مشکلات ، بلکه به سوی شکست کامل ، حتی نابودی سوق می دهد. طبق اطلاعاتی که من دریافت کردم ، بسیاری از سربازان وظیفه هستند که می گویند ما تحت سرپرستی نیکول نمی رویم ، زیرا او مسئول اعمال خود نیست ، او فکر نمی کند که او مجرم و مسئول است. آنها می گویند اگر شما خدمت نکنید ، ما شما را به زندان می بریم. آنها پاسخ می دهند “چه فرقی می کند؟ اگر به دستور نیکول به سر کار برویم ، در زندان آذربایجان خواهیم بود.” بهتر است در زندان ارمنستان باشید. آنها آن را بسیار قاطعانه و با مبنای خوب می گویند. گفته می شود که نیکول سربازان را فرستاد ، آنها اسیر شدند ، اما او آنها را آزاد نکرد. فردا اگر من سربازی باشم و بی کفایتی مثل نیکول مرا به جایی بفرستد ، مرا به 20 سال محکوم خواهند کرد ، به پدر و مادرم بگو صبور باش. این آخرشه. چیزی که ما از آن انتقاد می کردیم این بود که می گفت اگر مردم ما در 1920 تحت فرمان قارس می جنگیدند ، این اتفاق نمی افتاد ، امروز می بینیم که تاریخ تکرار می شود. امیدوارم جرم نشود ، اما آنقدر صدا و رویکرد منطقی است که از آن می ترسم.
آیا این بدان معنا نیست که ترکیب دولت دلگرم کننده است؟ دیروز لاوروف عجله کرد تا وزیر خارجه جدید ارمنستان را تبریک بگوید.
خوب ، آنها با بچه ها صحبت می کنند ، صحبت می کنند ، سرگرم می شوند. لاوروف ، دشمن قدیمی ما ، پوتین ، دشمن ما کیست؟ همه کسانی که به بیانیه 9 نوامبر بله می گویند دشمنان جهان متمدن و تمام بشریت هستند.
در اساس منشور سازمان ملل متحد ، همکاری OSCE یک چیز است: تهدید به زور ، عدم استفاده از زور. و اینجا چه اتفاقی افتاده است؟ یک گروه مینسک وجود داشت ، که نادیده گرفته شد ، روس ها و ترکها تصمیم گرفتند ، به همراه خواسته های توافق روسیه و ترکیه در 16 مارس 1921 ، آنها علیه ارمنستان تصمیم گرفتند. روسیه مدتهاست به ترک ها وعده داده است که اگر ارمنستان حمله کند ، ما آنها را به جای آنها می گذاریم. و گوسفندان ما می گویند ، خوب ، حداقل نیکول این کار را کرد تا تلفاتی نداشته باشد. نیکول هیچ کاری نکرد ، او مانند یک توله سگ از قرارداد 1921 روسیه و ترکیه اطاعت کرد ، که ما در اولین روزهای مبارزه برای استقلال علیه آن صحبت کردیم. سفیر روسیه آمد و ساعت ها در اتحادیه ملی تعیین سرنوشت نشست و سعی کرد ما را در مورد چیز دیگری متقاعد کند ، می دانید ، اینطور نیست ، اکنون ما روسیه دیگری هستیم. به عبارت دیگر ، امروز گام دیگری از سیاست توطئه ای که 100 سال پیش علیه مردم ارمنستان اتخاذ شده بود انجام شده است. ووروف یکی از افرادی است که در آن شرکت کرد. نیکول مترسک است. بنابراین دولتی که دور مترسک جمع شده است ، تیمی از حامیان خائن ، پوست سر و مادی گرایان است. اگر شأن و منزلت داشتند ، به نیکول می گفتند ، چگونه می خواهم با شما کار کنم ، با مردی که قرارداد امضا کرده است ، شرایط آن قرارداد را برآورده می کند ، اما تقاضای ما برای آن قرارداد ، که می گوید اسرا باید باشند بلافاصله منتشر شد ، عملکرد ندارد:
آیا فکر می کنید این دولت قادر خواهد بود 5 سال کار کند یا تحولات سریعتر خواهد بود؟
ما می بینیم که قبلاً چه اتفاقی افتاده است. در بیانیه 9 نوامبر ، مخالفان موظف به ارائه هیچ گونه سند به یکدیگر نبودند. اکنون سخنگوی لاوروف اعلام می کند که همه اسرا باید بازگردانده شوند و تمام اسناد میدان های مین باید ارائه شود. چنین توافقی وجود نداشت. به عبارت دیگر ، آنها این دو را به هم متصل می کنند ، در حال حاضر خارج از توافقنامه ها اتفاق می افتد. ببین کجا هستیم. بنابراین ، ما امروز نمی توانیم به هیچ چیز خوبی برسیم. به طور کلی ، دیکتاتورها یا توله سگ های سیاسی که در مورد دیکتاتوری قانون صحبت می کنند ، یعنی عروسک های دست اندرکار سیاست ، وقتی در مورد چنین مواردی صحبت می کنند ، باید بدانند که یک قانون عالی در قانون وجود دارد – قانون اساسي.
تعداد کمی از ملت ها به اندازه کافی خوش شانس هستند که رهبر ملی خود ، رهبر پیروز مبارزه آزادیخواهانه را در کنار خود داشته باشند. آنها حتی کمیسیونی راه اندازی کردند و هنوز این کار را نمی کنند. Leh Walesa یا Vaclav Havel ، که دوست من بود ، اگر چنین ابتکاری را ارائه می کردند ، همه ابتدا این کار را انجام می دادند ، یا حداقل تحقیق را شروع می کردند. نه مقامات و نه به اصطلاح اپوزیسیون مشغول مردم و ارمنستان نیستند. این یک توده کثیف در برابر یکدیگر است.
در ابتدا اعلام شد که همه پرسی تغییر دولت در ماه اکتبر برگزار می شود ، اما اخیراً نیکول پاشینیان اعلام کرد که آنها باید با نیروهای سیاسی صحبت کنند تا ببینند آیا آنها اصلا تغییرات را می خواهند. این را چگونه ارزیابی می کنید ، آیا آنها از قول خود عقب نشینی می کنند؟
آیا آنها تمایلی برای تحقق قول خود ابراز کرده اند؟ ما بیش از 100 نماینده ، اعضای دولت داریم ، هیچکس نمی تواند بگوید ، گوش دهید ، شما یک انسان هستید ، کمیسیونی برای اصلاحات قانون اساسی ایجاد کرده اید و پیش نویس آماده ای به کمیسیون داده شده است. خوب ، فرض کنید شما آن پروژه را انجام می دهید ، آن را پر می کنید ، می ترسید که پس از آن انحصار مطلق نباشید ، کمیسیون شما چه کرد؟ آیا این دولت شما نیست؟ چگونه می توانم در دولتی که در مورد قانون اساسی تصمیم می گیرد و تصمیم نمی گیرد ، چنین فضول باشم؟ بعد می گوید بیایید ببینیم نیروهای سیاسی چه می خواهند. آیا روس ها اجازه می دهند ، آیا شوونیسم روسی به شما اجازه می دهد که ملت و دولت خوبی شوید؟ او اجازه نمی دهد ، آنها تمام عمر این کار را کرده اند. آن زمان که انقلاب از طریق انواع دروغها از طریق احزاب سوسیالیست ارمنی صادر می شد ، چگونه بود؟ خودمختاری در ترکیه تحت حمایت روسیه هایکاز خاچاتریان مبارزه برای آزادی و استقلال را به معنای واقعی کلمه در دهه 1960 بنیان نهاد ، و من به اندازه کافی خوش شانس بودم که آن را رهبری کردم. اکنون آنها چیز اصلی را کنار گذاشته اند ، یعنی مشغول نادیده گرفتن و از بین بردن فرصتی هستند که باعث می شود مردم ارمنستان در ارمنستان احساس امنیت کنند. بنابراین ، مهم نیست که آنها چه می گویند ، من آنقدر تجربه دارم که در وسوسه های کوچک آنها قرار نمی گیرم. این را 40 سال پیش می دانستم. آیا می توانید تصور کنید ، پدرش ، لئون تر پطروسیان ، مرا مجبور می کرد که برای ایجاد ارتش ، داشتن ارتش ، تظاهرات داشته باشم؟ او مرا مجبور به تظاهرات برای داشتن قانون اساسی کرد. اگرچه در اعلامیه استقلال نوشته شده بود که ما باید ارتش داشته باشیم ، باید قانون اساسی داشته باشیم ، اما آنها این کار را نکردند. نیکول هم اکنون همین کار را می کند. بزرگترین نفرین امروز برای من نیکول است. هر چه نفرین می دانید ، نیکول برای من نمادی از آن است.