گفتگوی ما هیلدا چوبویان شخصیت عمومی ارمنی فرانسوی است
جاناتان لاکوت ، سفیر فرانسه در ارمنستان که در روزهای اخیر ماموریت خود را در ارمنستان به پایان رسانده است ، مشاهدات قابل توجهی در مورد تعهد گروه مینسک انجام داد. ایالات متحده در روزهای اخیر کاملاً فعال شده است. این فعالیت را چگونه ارزیابی می کنید؟ و چه انتظاری می توانیم از این فعالیت داشته باشیم؟
من هیچ خبری در فعالیت چند ماه اخیر نمی بینم. فعالیت سفیران فرانسه و آمریکا به تدریج تأیید می شود. اگر داده های دیگری نداریم ، من فکر می کنم باید به آنالیزی برگردیم که بر اساس آن ایالات متحده و فرانسه در حال اعمال فشار نرم برای ایجاد مجدد گروه مینسک هستند. در عین حال ، ما نمی دانیم که فرانسه و ایالات متحده چه اقداماتی را برای تغییر موضع حزب مخالف اصلی برای ایجاد مجدد گروه مینسک ، یعنی آذربایجان ، انجام خواهند داد. بسیار مهم است که بدانیم این دو دولت قدرتمند با آذربایجان چگونه برخورد خواهند کرد. اگر این اطلاعات را در اختیار داشته باشیم ، آنگاه خواهیم دانست که این روند به کجا خواهد انجامید ، زیرا فرانسه و ایالات متحده در طول جنگ به طور کامل خنثی شدند ، این خواسته آنها بود ، حتی اگر رئیس جمهور فرانسه تلاش زیادی برای جلب مواضع اتحادیه اروپا کرد ، دخالت می کرد.: رئیس جمهور فرانسه ضد ترکیه بود زیرا در آن زمان با ترکیه درگیر بود. اتحادیه اروپا عقب نشینی نکرد. در فرانسه ، از سوی دیگر ، وزارت خارجه موضع کاملاً متفاوتی اتخاذ کرد. بنابراین ، من فکر می کنم ما باید با دقت به روابط فرانسه-آذربایجان ، روابط ایالات متحده-ترکیه-آذربایجان نگاه کنیم ، این راهی است که می توانیم دریابیم هدف واقعی ایالات متحده و فرانسه نه تنها از طریق نگرش مثبت است. این کشورها نسبت به ارمنستان هدف اول روشن است – ایجاد مجدد گروه مینسک. فراتر از آن ، ما نمی دانیم چه اتفاقی می افتد ، حتی اگر گروه مینسک دوباره برقرار شود. تا به امروز ، هیچ نشانه ای از بهبود گروه مینسک وجود ندارد ، یعنی مقاومت آذربایجان هنوز باقی است. ظاهراً روسیه خواهان بازگشت گروه مینسک است. چندین مزیت و معایب برای مسکو وجود دارد. یکی از مزایای آن این است که صلح بانان روس در ارساخ از طریق گروه مینسک دارای اختیار بین المللی هستند که برای روسیه مطلوب است. از سوی دیگر ، بازی سه گانه روسیه-ترکیه-آذربایجان بر این ترس استوار است که آذربایجان روابط خود را با روسیه به طور کامل قطع کند و از طریق ترکیه به کشوری کاملاً غرب گرا تبدیل شود. در صورت بازگشت گروه مینسک این بازی سه گانه ممکن است خراب شود. به عبارت دیگر ، دلایل مثبتی برای موافق یا مخالف بودن مسکو وجود دارد. اما طبق پیش بینی من ، روسیه می خواهد گروه مینسک بازگردد ، زیرا در صورت بازگشت گروه مینسک ، باید نقش بسیار بزرگتری را ایفا کند ، زیرا نیروهای آن در ارسباخ هستند.
اگر هوشیارانه تجزیه و تحلیل کنیم ، من فکر می کنم باید به روابط با آذربایجان نگاه کنیم. ما درباره معاملات جدید بین فرانسه و آذربایجان می شنویم ، به عنوان مثال ، چندین میلیون یورو به آذربایجان اختصاص داده شده است تا ظاهراً اجساد سربازان گمشده آذربایجانی را پیدا کنند. همچنین بودجه ای برای مین زدایی اختصاص داده شده است. بنابراین موضع فرانسه به هیچ وجه یک طرفه نیست ، ما نمی توانیم نتیجه بگیریم که ایالات متحده و فرانسه می خواهند از حق تعیین سرنوشت اربعین محافظت کنند. وظیفه در اینجا این است که مساله ارساخا را پای میز مذاکره بیاوریم ، زیرا هیچ کاری برای ایالات متحده و فرانسه در این زمینه باقی نمانده است. تنها موضوعی که در دست فرانسه ، ایالات متحده به عنوان اهرم ، باقی می ماند ، مسئله وضعیت است – البته مسئله بشردوستانه ، یعنی مسئله اسرای جنگی ارمنی. بنابراین تصادفی نیست که این مسائل توسط ایالات متحده و فرانسه مطرح می شود.
به نظر شما ، آیا روسیه آماده است که به نحوی فعالیت های گروه مینسک را از سر بگیرد ، زیرا می بینیم که روسیه تمام تلاش خود را برای اجرای بیانیه سه جانبه 9 نوامبر انجام می دهد ، که به گفته بسیاری ، خطرات مربوط به مرزبندی را شامل می شود.
من این تصور را دارم که روسیه می خواهد گروه مینسک را بازسازی کند ، اما نمی خواهد این بلافاصله اتفاق بیفتد. او می خواهد ابتدا مشکلات خود را در منطقه حل کند ، به عنوان مثال ، می خواهد در آن مرزبندی و مرزبندی سهمی داشته باشد ، به سازمان های بین المللی اجازه مشارکت در آن فرایند را نمی دهد. ثانیاً ، مشکل این است که روسیه ، مانند آذربایجان ، خواهان ارتباط بین نخجوان و آذربایجان است ، در صورت تمایل ، راهرو را باز کند ، که باید تحت کنترل FSB روسیه باشد. روسیه می خواهد این مسئله را قبل از از سرگیری گروه مینسک حل کند. این موضوع زمان است. روسیه نمی خواهد جامعه بین المللی را به طور کامل ترک کند ، از استانداردها و تصمیمات سازمان های بین المللی خارج شود ، اما اول از همه می خواهد مشکلات خود را در منطقه حل کند ، یعنی می خواهد در جنوب ارمنستان مستقر شود ، تا مشکلات گشایش مرزها را حل کند. علاوه بر این ، او می خواهد نقش کلیدی در روند مرزبندی با ارمنستان و آذربایجان ایفا کند.
به نظر من ، امروز ارمنستان باید خیلی بیشتر از جامعه جهانی درخواست می کرد تا این مسئله بر اساس منافع آذربایجان و روسیه حل نشود. اما روسیه با ایجاد مجدد گروه مینسک مشکلی ندارد. اما ما هیچ فعالیتی از سوی مسکو برای ایجاد مجدد گروه مینسک نمی بینیم. و ایالات متحده و فرانسه برای ایجاد مجدد گروه مینسک عجله دارند تا بتوانند پای میز مذاکره باشند تا این روند از کنترل آنها خارج نشود. ما نباید روابط آمریکا و ترکیه را فراموش کنیم که ترکیه در همه این موارد بسیار فعال است یا قابل مشاهده نیست. ما نمی توانیم تصور کنیم که ایالات متحده در این روند در کنار ترکیه نباشد. اگر آمریکا مخالف بود ، نشانه هایی را نشان می داد. از یک سو ، ایالات متحده در موضوعات متعددی مانند توانبخشی گروه مینسک ، آزادی زندانیان و غیره فعال است. از سوی دیگر ، نمی توان تصور کرد که مشارکت ترکیه در این روند به همراه آذربایجان ، خارج از سیاست ایالات متحده است. سپس باید بیشتر بدانیم که این فعالیت به چه معناست.
این نظر وجود دارد که در رابطه با روند مرزبندی و مرزبندی ، ارمنستان می تواند اسناد مجمع پاریس ، لیگ ملل ، از جمله تصمیم کمیسیون مربوطه و نقشه ها را ارائه دهد. چه فکری در این باره دارید؟
این استدلال که این مرزها یا محدوده ها در دوران اتحاد جماهیر شوروی بخشی از مرزها بوده اند یا نبوده اند ، هیچ استدلال حقوقی ندارد. ایده پاشینیان مبنی بر اینکه آن سرزمینها بخشی از آذربایجان شوروی بوده اند کاملاً بی اساس و همچنین بسیار خطرناک است. زیرا اولاً مشکلات مرزبندی و مرزبندی ممکن است سالها طول بکشد ، به زور بیاید و وارد مرزها شود ، این که بگوییم این قلمرو تاریخی ما است ، غیرقابل قبول است.