آیا چین در طول جنگ ارسبیای 2020 بی گناه بود؟

135

جنگ 2020 ارباب:

با وجود اینکه به نظر می رسد کریدور میانه به دلیل وجود زیرساخت های موجود و مجاورت با اروپا ، چین برای تنوع بخشیدن به مسیرهای تجاری جهانی خود و کاهش هزینه های حمل و نقل با دسترسی به کوتاه ترین مسیر ریلی برای ارسال کالا به غرب ، گزینه مناسبی است ، مهم اما این مسیر شامل گرجستان است. گرجستان به شدت تحت تأثیر ترکیه قرار دارد ، اما هنوز به عنوان یک سنگر غربی شناخته می شود. بقیه کشورهایی که در طول مسیر واقع شده اند همگی ترک نشین هستند. گرجستان در حال درگیری سرزمینی با روسیه است ، که در آینده نزدیک به طور واقعی حل نخواهد شد و خطرات و تهدیدهای بیشتری را برای برنامه های چین ایجاد می کند. جنگ 2008 روسیه و گرجستان به وضوح آسیب پذیری این مسیر را نشان داد. بنابراین ، یک جایگزین دیگر می تواند تغییر مسیر کریدور از طریق آذربایجان ، ارمنستان ، نخجوان و ترکیه از طریق به اصطلاح “کریدور زنگزور” باشد. اما این جایگزین مناقشه یخ زده خود را در قره باغ دارد. انگیزه های واقعی پشت آخرین جنگ سال 2020 ارباب ممکن است در این زمینه باشد.

ترکیه با اجبار یک صلح پایدار در منطقه برای اثبات قابلیت دوام و امنیت کریدور میانه به چین ، تلاش کرد تا یکبار برای همیشه از مانع مساله قره باغ استفاده کند. ترکیه فعال شد: گرفتار: در درگیری ، حمایت آشکار از آذربایجان با سلاح های پیشرفته ، هواپیماهای بدون سرنشین ، موشک ، استقرار نیروهای ویژه آن و تأمین مزدوران سوری: به منطقه درگیری ترکیه نه تنها برای پیروزی در جنگ به آذربایجان نیاز داشت ، بلکه به هر قیمتی به پیروزی مطلق بر ارمنستان دست یافت ، که این امر ارمنستان را چنان خوار و بی پناه می کرد که با هر شرایطی برای حفظ آتش بس موافقت می کرد.راهرو زنگزور:»، تعیین و تعیین مرزهای خود از مرزهای فراتر از آن ، و امضای توافقنامه صلح با آذربایجان که مساله قره باغ را به طور قاطع می بندد. بنابراین ، آنها قصد داشتند پتانسیل ارمنستان را به نحوی تحت تأثیر قرار دهند ، مسیر را تغییر دهند یا اجرای BRI را در منطقه متوقف کنند ، و سیگنال واضحی را به چین ارسال کنند که منطقه بدون درگیری است و مسیر تجاری ایمن و ایمن است. با غلبه بر منطقه سیونیک ارمنستان ، ترکیه ارتباط مستقیمی با بقیه کشورهای ترک خواهد داشت و در نتیجه راهروی بدون وقفه و ایمن برای کالاهای چینی را تضمین می کند ، جایی که تمام سرزمین های کریدور میانی تحت نفوذ عمده ترکیه قرار دارد.

البته اطلاعات کافی در اختیار نداریم تا با اطمینان بالا ارزیابی کنیم که خود چین درگیری مسلحانه جدید در قره باغ را برانگیخته است و یا اینکه مستقیماً درگیر نشده است. با این حال ، می توان ملاحظه کرد که چین چراغ سبز ضمنی به ترکیه و آذربایجان داد تا با وقوع حوادث ، با بی علاقگی عمومی خود عمل کنند. در اوج جنگ در 25 اکتبر ، یک تلاش: با انتشار بیانیه شورای امنیت سازمان ملل متحد کنار گذاشته شد. در حالی که شایعات درباره آنچه پشت درهای بسته می گذرد زیاد است ، برخی به چین اشاره می کنند که ظاهراً این طرح را مسدود کرده است ، زیرا اهداف اصلی آن در جنگ هنوز به دست نیامده بود. روسیه ، آمریکا و فرانسه به احتمال زیاد قطعنامه خود را مسدود نکرده اند. به همین ترتیب ، پس از جنگ ، سفیر انگلیس در ارمنستان نیز به شدت تکذیب کرد: اتهامات: که انگلیس قطعنامه را وتو کرد. بر این اساس ، تنها چین سکوت کرد. به نظر می رسد چین تا کنون از نتایج جنگ راضی بوده است. علاوه بر این ، در 10 ژوئیه ، به دعوت دولت آذربایجان ، سفیر چین در آذربایجان ، به همراه دوازده سفیر دیگر ، از شوشی:، که در منطقه خودمختار قره باغ قرقیز قرار دارد ، در حالی که سایر کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و نمایندگان کشورهای مشترک گروه مینسک نپذیرفتن: آن دعوت بسیار چشمگیرتر ، چین دست خود را هنگامی نشان داد که در ملاقات با وزیر اقتصاد آذربایجان ، سفیر چین در آذربایجان گو مین گفت: گفت: که “کریدور زنگزور” به پروژه حمل و نقل “یک کمربند ، یک جاده” کمک می کند ، که باعث نگرانی در ارمنستان شد. حتی اگر این اظهارات سفیر بعداً چنین باشد: تکذیب کرد: توسط همکارش در ارمنستان ، مسلم است که در دیپلماسی تقریباً هیچ کلمه ای ناخواسته یا بدون زمینه تلفظ نمی شود.

علاوه بر این ، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد چین به طور مستقیم از حوزه سیاسی آذربایجان حمایت کرده است. در طول 44 روز جنگ ، هواپیماهای باری بوئینگ 747 آذربایجانی بیش از 100 پرواز را به شهرهای نظامی-صنعتی چین انجام دادند. آنچه آنها حمل می کردند به طور عمومی مشخص نیست ، اما احتمالاً پانداها و نارنگی ها نبوده اند.

نقش روسی:

چرا روسیه در منطقه ای که حوزه نفوذ خود را در نظر می گیرد با همه اینها موافقت می کند؟ چرا به ترکیه اجازه می دهد تا حضور خود در منطقه را به میزان قابل توجهی افزایش دهد ، به ارمنستان به متحد رسمی خود اجازه دهد تا این هزینه سنگین را بپردازد و ضررهای غیرقابل تحملی را متحمل شود و همچنین یک کریدور میانی را خارج از دسترس خود باز کند؟ در نگاه اول ، به نظر می رسد که نتایج جنگ و افتتاح احتمالی “کریدور زنگزور” با منافع روسیه در تضاد است. ساده لوحانه خواهد بود که از این واقعیت غفلت کنیم که اگرچه چین و روسیه دشمنان استراتژیک و حتی دشمنان ترکیه در بسیاری از مناطق هستند ، هر دو از لحاظ تاریخی نگران بلندپروازی های پان ترکی آن هستند ، اما هر دو آنها قطعاً یک هدف استراتژیک برای از بین بردن ترکیه دارند. از غرب با حمایت از هدف خود برای تبدیل شدن به یک بازیگر مستقل استراتژیک و در نتیجه تضعیف اتحاد ناتو که تهدیدی فوری است.

فقط چند روز پس از جنگ ، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه حتی: ادعا کرد: از نظر حقوق بین الملل ، تمام سرزمین های اطراف قره باغ که با توافق آتش بس به آذربایجان واگذار شده اند ، بخش های تفکیک ناپذیر جمهوری آذربایجان هستند و همچنین بیان می کنند که خود ارمنستان استقلال ارسبیا را به رسمیت نشناخته است. طی یک: مصاحبه:، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور به خبرنگاران یادآور شد که تضمین های امنیتی که روسیه به ارمنستان داده است در مورد ارمنیان قره باغ اعمال نمی شود و در نتیجه امیدهای ارمنستان را برای مداخله قاطعانه روسیه دفن می کند. وی در ادامه افزود که امتناع از امضای توافق آتش بس بسیار بزرگ خواهد بود: اشتباه: و خودکشی برای ارمنستان این ادعاها باعث خشم و ناامیدی بسیاری از ارمنی ها شد. ارامنه بار دیگر منافع و مقاصد روسیه را در رابطه با منطقه قفقاز جنوبی اشتباه محاسبه کردند.

بدیهی است که هرگونه تلاش قبلی برای به چالش کشیدن سلطه روسیه در منطقه پس از اتحاد جماهیر شوروی با واکنش قاطع روسیه مواجه شد ، مانند واکنش هایی که در گرجستان در سال 2008 ، اوکراین و مولداوی در سال 2014 ، در بلاروس در سال 2020 مشاهده شد و در حال حاضر نیز در حال انجام است. آسیای مرکزی. با این حال ، روسیه به طرز شگفت انگیزی نسبت به حمله آذربایجان به ارسبیا بسیار آرام رفتار کرد و تنها زمانی وارد میدان شد که نیروهای آذربایجانی دومین شهر بزرگ و ارتفاعات استراتژیک شوش را تصرف کردند. نتیجه نشان می دهد که برنامه آن این بود که منتظر بماند تا ارمنستان آنقدر ضعیف و تحقیر شود که روسیه و نیروهای حافظ صلح خود را نجات دهنده تلقی کند. آنها بیشتر موارد زیر را گرفتند: خنثی: موضع گیری در قبال طرفین ، با ادعای اینکه هر دو شریک استراتژیک آن هستند. آنها آماده بودند بخشی از شهرت مثبت خود را در بین مردم ارمنستان فدا کنند تا به اهداف استراتژیک خود در منطقه برسند.

در یک: مصاحبه: سرگئی شویگو ، وزیر دفاع روسیه به Tengrinews ، بزرگترین پورتال اطلاعاتی در قزاقستان ، اعلام کرد که درگیری ها در قره باغ و آتش بس برقرار شده یک عملیات مشترک بسیار دشوار از سوی روسیه و ترکیه است. جمله بندی جمله بسیار مشکوک است. با در نظر گرفتن قابلیت های فنی روسیه و میزان نفوذ و نفوذ در آذربایجان ، بعید است که سرویس های اطلاعاتی روسیه از قصد آینده آذربایجان برای شروع جنگ اطلاع نداشته باشند. علاوه بر این ، آذربایجانی ها حمله خود را در 27 سپتامبر ، درست یک روز پس از پایان رزمایش نظامی مشترک “کاوکاز 2020” بین روسیه و ارمنستان آغاز کردند و نیروهای روس شرکت کننده کشور را ترک کردند.

الکساندر دوگین ، پدرخوانده “اوراسیاییسم” مدرن مدعی شد که اجازه روسیه برای حل مسئله با قدرت عامل تعیین کننده پیروزی آذربایجان در جنگ است و اگر روسیه بخواهد ، جنگ می تواند با نتیجه بسیار متفاوتی به پایان برسد. مسکو از لحاظ استراتژیک منتظر ماند تا زمانی که دو طرف یکدیگر را به اندازه کافی تضعیف کردند قبل از مداخله. موافقت نامه سه جانبه امضا شده توسط روسیه ، آذربایجان و ارمنستان ، آذربایجان را از پیروزی محروم نمی کند ، بلکه آن را کوتاه می کند. این امر همچنین با به تعویق انداختن بحث وضعیت باقی مانده از خاک ارسخان برای مدت نامحدود ، شکست ارمنستان را ناقص می کند. روسیه: حضور نظامی خود را تقویت کرد: در منطقه ، با ترویج این ایده که ارمنستان نمی تواند بدون حسن نیت روسیه زنده بماند ، احساس ناامنی در جمعیت ارمنی ایجاد کرد. علاوه بر این ، با یک ارتش شکست خورده و معماری امنیتی ویران شده ، ارمنستان برای متقاعد شدن به ادغام عمیق تر با روسیه آسیب پذیرتر شد. بنابراین ارمنستان وابستگی بیشتری به حضور روسیه پیدا کرد ، در حالی که آذربایجان به نیروهای روسی اجازه ورود به ارسباغ را داد.



Source link