گفتگوی ما شخصیت عمومی هیلدا چوبویان فرانسوی-ارمنی است
پاریس: شهردار آن: هیدالگو گوینده:بیرون: است:، که: فرانسه می توان: است: در آینده ی نزدیک شناختن استقلال آذربایجان آیا مبنایی برای چنین خوش بینی هایی وجود دارد که فرانسه بتواند آن را تشخیص دهد یا این یک بیانیه کاملاً سیاسی است؟
این یک بیانیه سیاسی است ، زیرا آن هیدالگو در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می کند ، او می داند که این موضوع برای جامعه ارمنی مهم است. به نظر من ، دستگاه دولتی در ارتباط با این بیانیه ، حال و هوای شناخت ارسخ را ندارد. فرانسه برای انتخابات ریاست جمهوری آماده می شود ، در این مرحله به احتمال زیاد نامزدهای دیگر چنین تماس هایی خواهند گرفت. البته نه همه. اما این بدان معنا نیست که مقامات فرانسوی می توانند امروز یا فردا استقلال ارسخاق را به رسمیت بشناسند.
بنابراین این یک بیانیه قبل از انتخابات است.
بله ، این بیانیه قبل از انتخابات است ، یعنی دور اول تبلیغات انتخاباتی است. حدود 6 ماه از انتخابات می گذرد و به احتمال زیاد این ایده در این 6 ماه توسط سایر نامزدها مطرح خواهد شد. هیدالگو اولین کسی بود که در این باره صحبت کرد ، اما این بدان معنا نیست که اگر فردا به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود یا احتمال آن بسیار کم باشد ، مسأله به رسمیت شناختن ارسبیا را در دستور کار قرار خواهد داد. این بیانیه ای است که تنها در جریان مبارزات انتخاباتی بیان شده است.
تا چه اندازه هیدالگو می تواند با چنین اظهاراتی همدلی و آرای جامعه ارمنی را به دست آورد؟
من فکر نمی کنم نامزدهایی که احتمال انتخاب آنها وجود ندارد بتوانند اکثریت جامعه ارمنی را به رای خود وادار کنند ، زیرا در حال حاضر جریانات در کشور بیشتر با نیروهای راست گرا هستند. به بنابراین ، جامعه ارمنی نباید از جامعه فرانسه که در آن جریاناتی وجود دارد متمایز شود. اگر بخواهیم منصف باشیم ، ایده به رسمیت شناختن ارسخا از نظر تأثیرگذاری بر افکار عمومی بسیار خوب است. حتی امروز نیز قطعنامه ای در فرانسه در حال انتشار است که توسط فرانسوی ها آغاز شده است و از دولت این کشور می خواهند که ارسخاق را به رسمیت بشناسد. بله ، این ایده بسیار خوبی است ، زیرا قوه قضائیه فرانسه تنها در 15 سال گذشته با جرم انگاری نسل کشی برخورد کرده است. در حال حاضر ، پس از جنگ ارسبیا ، ایده به رسمیت شناختن ارسخه به ثمر رسیده است.جامعه باید از دولت فرانسه تقاضا کند که آرچا را به رسمیت بشناسد. این بدان معنا نیست که حتی اگر اجماع زیادی وجود داشته باشد ، باید Արցախ را به رسمیت شناخت ، اما روحیه مثبت در جامعه همیشه برای ما مطلوب است.
ما قطعنامه هایی را که پارلمان فرانسه در سال گذشته در جنگ تصویب کرد به یاد می آوریم. آیا آنها مستمر خواهند بود یا نباید امیدی باشد؟
من فکر نمی کنم که آنها مستمر باشند ، زیرا آن قطعنامه ها بلافاصله پس از جنگ به رای گذاشته شد. یک فضای عمومی وجود داشت ، به ویژه یک حرکت ضد ترک در سراسر فرانسه. مطبوعات ، طبقه سیاسی ، همه مخالف اقدامات اردوغان بودند ، در این زمینه بود که قطعنامه ها به تصویب رسید. اما ما در مباحثات پارلمانی دیدیم وزیر خارجه از چه نگرشی برخوردار بود ، از چه موضعی دفاع کرد. مکرون سعی کرد تا حدی موضع سخت وزارت خارجه را ملایم کند و خاطرنشان کرد که ما ارساخو را به رسمیت نشناختیم زیرا ارمنستان آن را به رسمیت نشناخت ، زیرا ما عضو گروه مینسک هستیم و غیره ، اما وزارت خارجه ثابت قدم ماند. بنابراین ، امروز می توان اظهار داشت که هیچ چیزی در موقعیت وزارت خارجه تغییر نکرده است.
یا یک فضای بسیار طرفدار ارمنی در فرانسه ایجاد شد ، که اکنون شروع به یخ زدن کرده است ، اما به طور کلی فضا طرفدار ارمنی ها است. جامعه ، مطبوعات ، حوزه سیاسی طرفدار ارمنی هستند. اما باید دید که مقامات فرانسوی سیاست دوگانه ای دارند. هفته گذشته ما دیدیم که یک نماینده ویژه از وزارت خارجه فرانسه باید به آذربایجان برود ، که ظاهراً در مسائل مین روبی تخصص دارد. و فرانسه 500 هزار یورو به آذربایجان اختصاص داد ، گویی آذربایجان به این پول برای عملیات مین روبی نیاز دارد. بنابراین ، ما باید بسیار مراقب باشیم ؛ نباید انتظار داشته باشیم که فرانسه امروز مشکلات ارمنستان را حل کند. بله ، فرانسه یک کشور دوست است ، اما همه چیز محدودیتی دارد ، از منافع خود دفاع می کند. نباید بیش از حد مشتاق اظهارات مختلف بود ، باید دانست راه حلهای مشکلات حیاتی ارمنستان را می توان در این مواضع فرانسه ، در نگرش های طرفدار ارمنیان در جامعه فرانسه تا چه حد یافت ، اما فکر نکنید که این بدان معناست که فرانسه مشکلات ما با آذربایجان را حل خواهد کرد: