دکتر فیزیک و ریاضیات ، پروفسور ولادیمیر هاروتونیان نوشت:
با بیان اصطلاحات غم انگیز رافی ، “پادشاه ارمنی ، کاتولیک و فرمانده کل قوا فوراً به تیزبون احضار شدند.” نیازی نیست که فالگیر باشید تا دلیل آن را بفهمید. همه چیز باید با همه اجزا “قانونی” باشد – سیاسی ، نظامی ، مراقبت. صرف نظر از تمایل و عزم مردم برای فداکاری ، حالتی که تنها در غیاب گسترش خارجی وجود دارد ، در صورت شروع آن گسترش ، نمی تواند دوام بیاورد. و چنین شد. و باید چنین می شد ، زیرا در واقع استقلال به اصطلاح توسط ما به دست نیامد ، اما روسیه با تخم مرغ مورد نظر خود لباس مورد نظر خود را پوشید. خوب ، ما نیز ، تز قلب و ساده لوح ، لباس می پوشیم. علاوه بر این ، هیچ کمبود لباس در محل وجود نداشت.
نتیجه و پیامد آن مشخص است. همانطور که “اخپر” گفت. “کمی بدتر می شود و همان جا می ماند.” یعنی جمهوری به اصطلاح سوم به آبهای لتا پرتاب می شود. ما یک زندگی کامل داشتیم و از اصل “اگر روسی وجود ندارد ، ترک ما را می خورد” و خدمت به آن پیروی کردیم. اما پایان کار فرا رسیده است. و این ما نبودیم که آن را آوردیم ، بلکه روسها و ترکها با هم بودند. زیرا حتی سودمندترین پیچیدگی سیاسی نیز پایان خود را دارد. زمانی فرا می رسد که دیگر حتی برای مخترعین آن قابل استفاده نیست. درست است ، برای کسانی که به آن اعتقاد دارند ، عمر بیشتری می کند – قانون اینرسی سیاسی و اجتماعی.
اما ما می مانیم ، قبرهای پسران سبک ما ، چادرهایی با سه رنگ تکان دهنده. هر کدام ارمنستان برده داری را کنار بگذارید ، که در حقیقت ما به طور داوطلبانه به تحمل آن ادامه می دهیم تا اینکه به ما تحمیل شود. صرف نظر از حفره های این روزها ، ما در آستانه ساختن ارمنی جدید ما هستیم. نیازی به ناامیدی ، خستگی ، ترس نیست. هنگام پرتاب جمهوری سوم ، فراموش نکنیم که کیسه سنگین را از گردن همه آویزان کنیم و آن کیسه سنگین را با نقص پر کنیم…
برای اینکه در بین ما متولد نشویم!