گفتگوی ما رئیس کمیته حفاظت از آزادی بیان آشوت ملیکیان است
لایحه تألیف آلن سیمونیان که میزان غرامت توهین و تهمت را تشدید می کند ، توسط دادگاه قانون اساسی به عنوان قانون اساسی شناخته شده است. تصمیم دادگاه قانون اساسی را چگونه ارزیابی می کنید؟
ما موضع خود را تغییر نداده ایم زیرا متقاعد شده ایم که این قانون تا حد زیادی با رویکردهای اتخاذ شده توسط سازمان های بین المللی ، به ویژه شورای اروپا ، با هنجارهای تعیین شده در تعدادی از نمونه های دادگاه اروپا در تضاد است. علاوه بر این ، اگر این تصمیم دادگاه قانون اساسی را در کنار تصمیم دیگری قرار دهیم ، آن را با تصمیم شماره 997 15 نوامبر 2011 مقایسه کنیم ، که به توهین ، تهمت و دعاوی مربوط نیز اشاره داشت ، می بینیم که اگر بگوییم ده سال پیش از این ، ادعا می شد که هنگام اعطای غرامت به توهین و تهمت در نشریات ، باید وضعیت مالی رسانه ها را در نظر گرفت ، به طوری که امروز همان دادگاه یا در ترکیب دیگری برعکس عمل می کند ، تأیید می کند: قانونی که افزایش سه برابری سقف جبران خسارت ناشی از توهین یا افترا را تصریح می کند. این تناقض در اینجا آشکار است ؛ واضح است که این می تواند سیگنالی باشد برای دادگاه ها که در چنین مواردی مبالغ بیشتری از آنچه در عمل امروز پذیرفته است ، مصادره کنند.
علاوه بر این ، ما به خوبی می دانیم که مقامات عالی رتبه ، سیاستمداران ، تجار مشهور ، نمایندگان کسب و کارهای نمایشی اغلب انتقاد از خود را توهین یا افترا تلقی می کنند و برای انتقام به دادگاه می روند. در یک قوه قضائیه مستقل شکست خورده چه اتفاقی می افتد؟ در این صورت ، واضح است که آستانه بالای جبران خسارت مانع فعالیت روزنامه نگاری می شود. روزنامه نگاران 10 بار فکر خواهند کرد که آیا انتقادات تندی انجام دهند یا خیر ، زیرا می تواند به عنوان توهین یا افترا تلقی شود. از سوی دیگر ، میزان غرامت 6 میلیون درام برای مراجعه به دادگاه در موارد مناسب یا نامناسب بسیار وسوسه انگیز به نظر می رسد. در نتیجه ، تعداد پرونده های قضایی علیه روزنامه نگاران و رسانه ها ممکن است افزایش یابد ، و در این صورت ما نمی دانیم در صورت عدم وجود قوه قضائیه مستقل در چنین شرایط وسوسه انگیزی چه تصمیماتی اتخاذ می شود ، زمانی که افرادی که با روزنامه نگاران مشکل دارند و رسانه ها شکایت می کنند و آنها 6 میلیون درام درخواست غرامت می کنند.
من فکر می کنم همه اینها زمینه کافی بود تا دادگاه قانون اساسی این کشور را مغایر با قانون اساسی بداند ، اما آنها به طرز بسیار عجیب و ناامید کننده ای این قانون را تأیید کردند. من فکر می کنم این یک روند بسیار بد است به این معنا که این تنها قانون گذشته نگر نیست. وقتی به زنجیره ای نگاه می کنیم ، به عنوان مثال ، جرم انگاری همان توهینی که در 30 آگوست رخ داد ، ممنوعیت استناد به منابع اطلاعاتی ناشناس ، پیشنهاد پنهان کردن داده های سفرهای کاری یا عدم افشای خریدهای انجام شده توسط یک نفر ، همه اینها اگر به بافت کلی نگاه کنیم ، می بینیم که مقامات در واقع در مسیر اعمال محدودیت های شدید ، سرکوبگر و جدید هستند که هیچ چیز خوبی را نوید نمی دهد. من فکر می کنم سازمان های بین المللی متوجه همه آن و رتبه ارمنستان در بخشی می شوند که در دوره انقلاب باعث افتخار می شد ، در نظر گرفته شد که آزادی بیان در ارمنستان در حال توسعه است ، اکنون که رتبه می تواند پایین بیاید ، می تواند به رتبه کلی ارمنستان برسد به
آیا وضعیت آزادی بیان در ارمنستان پیچیده تر است؟
خوب ، مثالهایی که آوردم بیانگر این واقعیت است که در واقع ، با اتخاذ چنین محدودیت های قانونی عقب افتاده و سخت ، کار رسانه ها را بسیار دشوار می کند ؛ البته ، این امر بر آزادی بیان تأثیر منفی خواهد گذاشت. به طور کلی ، با اقدامات عملی ، به ویژه ، وضعیت در پارلمان ، هنگامی که روزنامه نگاران ، فیلمبرداران بارها از سالن مطبوعات خارج می شوند ، پوشش خود را متوقف می کنند ، یا آلن سیمونیان دستور می دهد پخش مستقیم را متوقف کند ، اینها قبلاً به صورت عملی گواهی می دهد. اقدامات مقامات: به نظر می رسد دوره بدی است ، وقتی اقداماتی برای محدود کردن و دخالت در فعالیت رسانه ها انجام می شود ، آنها بسیار نگران کننده هستند.