200 سال ارمنستان به عنوان پناهگاه مهاجران روسیه

311

در حالی که هنوز بدست آوردن اعداد دقیق دشوار است، تخمین زده می شود که 80000 تبعه روسیه، اوکراین و بلاروس از زمان آغاز تهاجم روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022 به ارمنستان نقل مکان کرده اند. به غیر از بسیاری از ارمنی های قومی، که ممکن است ارمنی داشته باشند یا نداشته باشند. گذرنامه، در بازگشت به خانه، واضح است که اسلاوهای قومی با تحصیلات بالا و بدون ارتباط قبلی با خانه جدید خود در قفقاز، بخش عمده ای از این افراد را تشکیل می دهند. هیچ پیوند قبلی، یعنی به غیر از سابقه تاریخی به عنوان محل تبعید برای نسل‌ها نسل از روس‌هایی که از سرکوب تحت سلطه تزارها و سپس دبیران کل بعدی فرار می‌کردند. سنتی که نسل دیگری از روزنامه نگاران جوان و آزاداندیش روسی، برنامه نویسان، طراحان گرافیک، مدیران بازاریابی، هنرمندان و دانشمندان در ارمنستان زندگی می کنند.

حجم عظیم لژیون افراد بلند قد و مو کاهی که به یکباره در ایروان جمع می شوند، چمدان های دستی در یدک کش، جستجوی رزرو AirBnB یا یک کاپوچینوی مناسب، در میان برخی از ارامنه، خاطرات ناراحت کننده ای را از اسارت ارتش سرخ ایجاد کرده است. شهر یک قرن قبل اگر نگرانی‌ها در مورد رقیق شدن فرهنگی یا زبانی، از جمله چیزهای دیگر، کاملاً بی‌اساس نیست، شایان ذکر است که ایروان برای مدت طولانی میزبان جوامع مهاجر روسی بوده است.

در واقع، تعداد کنونی تازه واردها، حتی اگر کسانی را که احتمالاً ارمنی‌های عودت‌کننده قومی هستند را کنار بگذاریم، با اسلاوهایی که تا اواخر دهه 1980 ارمنستان را وطن خود می‌خواندند، قابل مقایسه است. بر اساس سرشماری سال 1979 شوروی، 70000 روس، 9000 اوکراینی و 1100 بلاروس در ارمنستان شوروی زندگی می کردند. با وجود مهاجرت در سال های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، حداقل 12000 نفر از آنها تا به امروز باقی مانده اند. اما تاریخ مهاجرت اسلاوها در ارمنستان حداقل به اندازه حضور روسیه در منطقه است، با گروه های متوالی اسلاو زبانان که از آزار مذهبی، سرکوب فکری یا محدودیت های کارآفرینی گریخته اند و در این حاشیه دورافتاده امپراتوری، آزادی و آزادی را یافته اند. حمایت جامعه برای کشف عقیده، تحقیقات علمی یا جاه طلبی های تجاری آنها.

اولین روس هایی که در ارمنستان مستقر شدند، حتی قبل از ورود نیروهای امپراتوری شروع به ورود کردند. در دهه‌های اول قرن نوزدهم، اعضای یک فرقه مذهبی روسی که به دلیل استفاده از لبنیات حتی در روزه‌داری در نزد مخالفان خود به «مولوکان» یا «لبنیات‌خوار» معروف بودند، در کوه‌های مناطق لری و تاووش ساکن شدند. ، تا جایی که می توانستند از دسترس کلیسای ارتدکس روسیه دور شوند. در آنجا دهکده های متعددی تأسیس کردند و در آنجا به دامداری، کشاورزی و تجارت مشغول بودند. غالباً به دلیل تعهدشان به صلح طلبی و رد امکانات مدرن، با آمیش ها مقایسه می شود، مولوکان ها احترام و دوستی همسایگان ارمنی خود را به خود جلب کرده اند که برای تمجید از اخلاق کاری سخت کوش آنها آمده اند. مولوکان که در ارتفاعات لری فراموش شده بودند، با تشویق سیاست مدارای مذهبی «زنده و بگذار زندگی» که توسط دولت‌های متوالی ارمنستان اعمال می‌شد، با وجود وحشت شوروی و هرج و مرج لیبرال‌سازی پس از کمونیستی، با 5000 نفر به پیشرفت خود ادامه دادند. فرزندان آنها تا به امروز در آنجا زندگی می کنند.

اما قربانیان آزار و اذیت مذهبی تنها اسلاوهایی نبودند که در اواخر قرن نوزدهم در شمال ارمنستان ساکن شدند. در حالی که مولوکان ها اولین محصول خود را می کاشتند، روستاهای مجاور مانند پتروفکا، پوشکینو و نیکولایفکا توسط استعمارگرانی از نوع دیگری سکنی گزیدند: تبعیدیان سیاسی. در واقع، تزار اسکندر به عنوان بخشی از سیاست آرام کردن مناطق تازه تسخیر شده امپراتوری روسیه، اسکان روس‌های قومی را در استان‌های دوردست مانند قفقاز جنوبی تشویق کرد. اگرچه، در عمل، این مناطق حاشیه ای محل مناسبی برای تخلیه افرادی بودند که امپراتوری آنها را از نظر سیاسی برای نگه داشتن آنها در سن پترزبورگ یا اطراف آن بسیار خطرناک می دانست. در حالی که اکثر نوادگان این تبعیدیان روسی یا با جمعیت محلی ادغام شده‌اند یا پس از ترک آنها، تأثیر آنها را می‌توان از طریق آثار فیزیکی متعددی که در سراسر ارمنستان شمالی پراکنده شده است، از جمله کلبه‌های چوبی حکاکی‌شده پیچیده و کلیساهای ارتدکس روسی با تزئینات زیبا احساس کرد.

یکی از این کلیساها، چوب و ساروج سنت نیکلاس معجزه گر، در امراکیتس، لری، گواه سابقه طولانی سکونت اسلاوها در این منطقه است، که در اصل توسط قزاق های اوکراینی ساخته شده بود و تنها پس از زلزله 1988 شیراک متروک شده بود.

صرف نظر از این، با ورود ارتش سرخ در نوامبر 1920، جمهوری تازه تاسیس شوروی سوسیالیستی ارمنستان، که از بقایای جمهوری اول جمع شده بود، تغییر نسل گارد در میان تبعیدیان روسی اتفاق افتاد. این بار این روشنفکر مخالف شوروی بود.

از بسیاری جهات، موقعیت مدرن ارمنستان به عنوان دره سیلیکون پس از شوروی، موقعیت خود را مدیون ورود این افراد به تعداد زیاد است که از دهه 1920 شروع شد، و سپس با افزایش سرعت جنگ جهانی دوم در سراسر اروپا. دور

از خط مقدم، ارمنستان شوروی یک مرکز توسعه و ساخت تسلیحات استراتژیک مهم در طول جنگ بود و هزاران دانشمند آواره را از سراسر اتحاد جماهیر شوروی جذب کرد. به طرز عجیبی، با همتای خود در منطقه خلیج، بودجه دولتی برای صنعت تسلیحات در نهایت یک صحنه رو به رشد فناوری پیشرفته بومی در سال های پس از جنگ ایجاد کرد.

با این حال، موقعیت پیرامونی ارمنستان آن را به مقصدی منحصر به فرد برای برخی از بهترین و باهوش ترین ذهن های علمی اتحاد جماهیر شوروی تبدیل کرده است که در خانواده های مشکوک سیاسی یا به دلیل تبعیض علیه یهودیان متولد شده اند و مسیر شغلی خود را با سقف شیشه ای در مؤسسه های معتبر می بینند. مسکو و لنینگراد. دور از مراکز قدرت و در نتیجه نظارت، در مسکو، این افراد بسیار ماهر و ناسازگار روسی زبان آزاد بودند تا به دنبال فعالیت‌های دانشگاهی خود بپردازند و در این فرآیند به پایه‌گذاری پایه‌های تولید نیمه‌رسانا و تحقیقات علمی ارمنستان کمک کردند. پایه و اساس صنعت IT مدرن آن است.

ورود نسل جدیدی از مهاجران روسی جوان، آزاداندیش و از نظر فنی ماهر، شباهتی جالب و همچنین طعم چیزهای آینده را به نمایش می گذارد. از آنجایی که بسیاری از آنها تقریباً بلافاصله پس از ورود توسط بخش فناوری رو به رشد و در عین حال کم‌کارمندی مزمن که پیشینیانشان کمک کردند تا یک نسل پیش شروع به کار کنند، بلعیده می‌شوند، وسوسه انگیز است که بدانیم چه نوع کمک‌های پایداری را می‌توانیم انتظار داشته باشیم ارمنستان برای این تازه واردان امنیت، احترام و آزادی خلق فراهم می کند.