DNA نیکولاکان: هویت روش شناختی عملیات “اکولوژی”.

45


انحلال دولت ارمنستان با «تاسیس نهادی» و «پاسخ نامتقارن» به چالش ها فقط تعهدات نمایندگی فعلی نیکول پاشینیان نیست. باید در سطح DNA اتفاق بیفتد. در افتتاحیه واحد گشت جدید وزارت امور داخله همینطور گفت: «مشکلات ارمنستان مشکلات سطح DNA است»، یعنی ارامنه ملتی از نظر ژنتیکی پست هستند. لوون تر-پتروسیان با اشاره به قومیت توصیف “ملت معمولی” را ارائه کرد.

دیگر شکی نیست که شعار آژانس از کجا می آید و به کجا منتهی می شود. روند چشم پوشی از سرزمین ها، حقوق، میراث فرهنگی، تاریخ و هویت ارمنستان باید در سطح ژنتیکی برگشت ناپذیر شود. در عین حال توجه داشته باشیم که حرمت ناپذیری مقدس متن PATROL خودروهای پاترول به عنوان پیشگام لغو الفبا انتخاب شد. این یک نظریه ساده روستایی نیست، بلکه چیزی کاملا متفاوت است.

شباهت روش شناختی آشکاری با عملیات “اکولوژی” که توسط روس ها و تزارها در بردزور انجام شد وجود دارد: این یک حمله سیستماتیک از داخل است. به زودی در مورد نیاز به اصلاح فوری و ریشه ای DNA خواهیم شنید. همچنین به یاد بیاوریم که قصد داریم در 15 سال جمعیت جمهوری را به 5 میلیون نفر برسانیم. این باید با هزینه 2 میلیون پاکستانی انجام شود که آشکارا توسط یکی از نمایندگان نخبگان حزب کمونیست چین به آن اشاره شد. پس از 10 سال دیگر، به دلیل زاد و ولد بالا، اکثریت مردم را تشکیل می دهند. این نکته را هم اضافه کنیم که کد فرهنگی ملت ارمنی در معرض حمله کرد-کارتولی ها قرار گرفته است. و به عنوان تاج، جسارت نفرت انگیز نخست وزیر در اعلام قوم ارمنی قومی قفقازی.

در سخنرانی های نیکول، همراه با بی اعتبار ساختن DNA ملت ارمنی به عنوان یک گروه قومی، افکار عمومی نه تنها در مورد وابستگی نخست وزیر، بلکه در مورد منشاء قومی او نیز تردید دارند. توسعه موازی این دو فرآیند به سختی تصادفی است.

مخالفت با خودزنی نژادپرستانه نخست وزیر از منظر پاکی «خون» ارمنی شاید بهترین راه حل نباشد. تصور استراتژی تضعیف دولت و ملت، تغییر چهره قومی غیرقابل تشخیص در طول بلوغ یک نسل، معادل سازی هویت ارمنی با “هویت” مصنوعی بیابان*، عدم وجود کردها مهمتر است. تمدن، ارمنی خوار، طبیعت انگلی کارتل ها. بدیهی است که چنین استراتژی خصمانه ای بی رحمانه محکوم خواهد شد.

——————

*) تساپر یا تساپاش – لزگی جمع کلمه سازی با مصوت درداز ریشه سرگین نامی بومی برای گروه‌های مهاجر ترک زبان آلتایی که به عنوان تیپ‌های جمع‌آوری اجساد به سواره نظام تهاجمی در طول تهاجمات مغول به قفقاز آورده شدند. نام تساپر مطابق با شغل قبایلی که در هیچ کاری غیر از جمع آوری غذای زمینی ناتوان بودند، داده شد. در غیاب اسب‌هایی که برای ارتش مغولستان استخدام می‌شدند، ترک‌ها در زمستان سرگین الاغ را جمع‌آوری می‌کردند تا یوزها را گرم کنند و همچنین از دانه‌های جو استخراج شده از آنها به عنوان غذا استفاده کنند. نام مستعار “آذری ها” تا دهه 1940 در تمام مناطق قفقاز و ارمنی غرب نزدیک خزر رایج بود.





Source link