مردم بی کرامت دو نسل جاهل، ترسو و متفکر مانند خودشان پرورش داده اند که پایه های دولت ما را فرسایش داده اند.

35


گفتگوی Lragir.am مارگاریتا کرمیان، رئیس سازمان غیردولتی “بازگشت به دیزک” است.

خانم کرمیا سی و پنجمین سالگرد نهضت آرتساخ است، جنبش چه توصیه ای داشت، چه اشتباهاتی در سال های گذشته انجام شد که به وضعیت امروز منجر شد؟

در قلب جنبش آرتساخ، اتحاد مجدد با مادر ارمنستان، بر اساس حق مردم در تعیین سرنوشت بود. شورای نهضت آرمان ملت برای ایجاد یک کشور مستقل ملی و مستقل بود. امروز درباره اینکه چرا همه ملت در سال 1988 حول رهبران نهضت متحد شدند، صحبت های زیادی می شود. زیرا ایده و استراتژی برای مردم روشن و واضح بود. از آنجا که رهبران نهضت دولتی بودند، دارای ویژگی های دولت سازی بودند. زیرا رهبران باهوش، صادق و از نظر ایدئولوژیک آماده چنین مبارزه قدرتمند سراسری بودند.ما درباره آغازگران و سازمان دهندگان جنبش صحبت می کنیم، نه کمیته قره باغ که بعداً ایجاد شد. گروه). و از همه مهمتر، آنها آماده بودند که مسئولیت سرنوشت یک ملت را به عهده بگیرند، زیرا بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نسل کشی دیگری در انتظار بستگان ما در آذربایجان بود که آنها در سالهای بعد ثابت کردند و دارند این را ثابت می کنند. روز

چرا به این روز رسیدیم که افراد دیگری ظاهر شدند که موافق بودند منافع ملت و دولت خود را تابع منافع کشورهای دیگر به ویژه روسیه کنند؟ زیرا کسانی ظاهر شدند که عمق نکشیدند و اندیشه های رهبران را تصاحب کردند و بعداً دستکاری کردند، شکوه شرکت کنندگان و قربانیان جنگ را که جان خود را برای مبارزه دریغ نکردند. و نه تنها آنها. مردمی که از آن کرامت بی بهره بودند، دو نسل مثل خودشان را بی اندیشه، بی آبرو، ترسو تربیت کردند که پایه های مملکت ما را ویران کردند، منافع و سعادت کشورمان را به خاطر جاه طلبی ها و جاه طلبی ها و منفعت طلبی های خود زیر پا گذاشتند.

ما به این روز رسیدیم زیرا نام غول های واقعی ملت، آرتور مکرتچیان، ایگور مرادیان، امیل آبراهامیان، مانول سرکیسیان در کتاب های درسی تاریخ اخیر ارمنستان ذکر نشده است. کسانی هستند که کشور ما را به این وضعیت رقت بار خواهند آورد. زیرا در کنار نام قهرمانان واقعی مونت ملکونیان، لئونید آزگالدیان، آشوت غولیان (بکور) نام افرادی به چشم می خورد که در سال های بعد شکوه کشور ما، اقتصاد را ویران کردند، پیروزی ما را هدر دادند، به شرور رضایت دادند. تصمیمات کشورهای خارجی و تقسیم لایه های مختلف ملت بین آنها جامعه به یک بی عدالتی اجتماعی بی سابقه کشیده شد. و به نظر می رسد همه اینها پایانی ندارد. حتی فاجعه 2020 نیز چیزی را در آگاهی جامعه ای بی روح، بیگانه از ارزش ها و بی ایده تغییر نداد.

امروزه سیاست بیگانگی آرتساخ از ارمنستان در سطح دولتی اجرا می شود. این را چگونه ارزیابی می کنید؟

این سیاست جدید نیست. آرتساخ از ارمنستان در سال 1990 بیگانه شد، زمانی که ارامنه ارتشاخ اجازه شرکت در همه پرسی استقلال ارمنستان را نداشتند. چه کسی اجازه نداد، به دستور چه کسی، در ازای چه چیزی، ضروری نیست. این یک واقعیت است که مردم آرتساخ در همه پرسی شرکت نکردند و چیزی جز خروج از اتحاد جماهیر شوروی و آذربایجان از طریق رفراندوم و اعلام استقلال که به ما امکان داد حق دفاع از خود را به دست آوریم، باقی نمانده بود. امروز اتهامات زیادی به مردم آرتساخ وارد می شود، اما مردم مشتاق هستند اسناد را باز کنند و تصمیمات جنایتکارانه مقامات ارمنستان را مطالعه کنند. همین اشتباهات امروز هم ادامه دارد. به نظر مقامات ارمنستان با تفکیک مشکل آرتساخ می توانند ارمنستانی امن داشته باشند. تناقض این است که هم ترکیه و هم آذربایجان و سایر بازیگران ارمنستان و آرتساخ را یک منطقه امنیتی و یک مولفه سیاسی می دانند. برای مقامات ارمنستان باقی مانده است که آن را درک کنند. علاوه بر این، چه در گذشته و چه در حال حاضر. ترکیه، آذربایجان و روسیه به دنبال نابودی کشور ارمنستان هستند. اما در دنیای در حال تغییر، همه چیز می تواند در یک روز وارونه شود و ما باید برای هر تحولی که می تواند شرایط مساعدی را نیز برای ما ایجاد کند، آماده باشیم.

در شرایط چالش های موجود چه باید کرد، چه امکاناتی برای حل مسئله آرتساخ می بینید؟

اول از همه، ارمنستان نباید تحت هیچ شرایطی تعهدات خود را برای تضمین امنیت مردم آرتساخ کنار بگذارد. باور کنید، دنیا به ارمنستانی که از حل مشکلات سرنوشت خویشاوندانش دست نخواهد کشید، بیشتر از ارمنستانی که ارامنه ارتشاخ را در سرزمین خونین آذربایجان تنها خواهد گذاشت، احترام خواهد گذاشت. مسئله آرتساخ یک موضوع تعیین سرنوشت مردم است که در قوانین و قوانین بین المللی ثابت شده است. و هیچ کس نمی تواند این حق را نادیده بگیرد، مگر دوست سرسخت و به همان اندازه دشمنان سرسخت ما. ارمنستان تا زمانی که سیاست دور نگه داشتن آرتساخ از آن را اجرا می کند، نمی تواند از دست تجاوزات و مطالبات آذربایجان خلاص شود. این را همه باید بفهمند، هم مسئولان و هم جامعه. در غیر این صورت، متأسفانه تراژدی ها به شکل قوی تر و دردناک تر تکرار می شود. جرموک یک مثال روشن است. تفرقه ملت با همه حاکمان و جوامع شوخی بد کرده است. حداقل الان باید به عنوان یک ملت بفهمیم که فقط با هم می توانیم کشوری قوی و امن داشته باشیم.





Source link