گفتگوی Lragir.am داویت کارابکیان، مدرس و تحلیلگر دانشگاه دولتی آرتساخ است.
آقای کارابکیان، باکو منظم حمله تروریستی را انجام داد در آرتساخ وضعیت را چگونه ارزیابی می کنید و چه باید کرد؟
در این شرایط باید از طریق اتحاد ارامنه به فعالیت خود ادامه دهیم. حمله آذربایجان به پلیس ارمنی در منطقه کنترل نیروهای حافظ صلح روسیه. فیلمهایی که از انتقال سلاحها از ارمنستان به آرتساخ نشان داده میشود جعلی است، به نظر میرسد از قبل آماده شده بود. این نشان میدهد که وقتی به بیانیه به اصطلاح شوم 9 نوامبر چسبیدهایم، زمینه را فراهم میکنیم که جامعه بینالمللی تصویری مخدوش از موضوع آرتساخ ایجاد کند. ثانیاً، ما تا حدودی نتایج تجاوزی را که به دستور مسکو توسط آذربایجان، پاکستان، ترکیه و گروه های تروریستی انجام شد، مشروعیت می دهیم. ما ارمنی ها باید یک بار دیگر پیشنهاد کنیم که بررسی این حقایق در سازمان ملل باشد، چرا که موضوع اوکراین بررسی شد، علیرغم اینکه مقاومت روسیه و متحدانش بسیار قوی بود. با این حال، تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل متحد نقش جدی در مناقشه اوکراین داشت. یعنی موضوع را شفاف مطرح کنیم، از آن بیانیه شوم کنار بیاییم، موضوع را به جایگاهی ببریم که خارج از نفوذ آذربایجان و روسیه بتواند تصمیمی عینی بگیرد و اقدام کند. این همچنین در مورد سایر کشورهای رئیس مشترک گروه مینسک و سایر ساختارها است. ما در حال حاضر به اقدام واقعی نیاز داریم. و باید به یاد داشته باشیم که ارمنستان می تواند تنها ضامن امنیت آرتساخ باشد. بزرگترین مشکل این است که مشکل ما به طور مصنوعی به مشکل ارمنستان و مشکل آرتساخ تقسیم شده است. موضوع بحث باید طرح هایی برای حل و فصل مسالمت آمیز باشد که قبل از جنگ 44 روزه در سال 2020 پیشنهاد شده بود. و پس از نظارت بین المللی، باید راه حل جدیدی برای مسئله آرتساخ، مانند کوزوو، بر اساس نظر کارشناسی بین المللی پیشنهاد شود. و همچنین موضوع حفاظت از منافع پیچیده مردم آرتساخ باید حل شود.
همه اینها نشان می دهد که ملتی که به طور تصنعی تقسیم شده نابود می شود، موضوع تحریف شده عامل تنش می شود. توازن ایجاد شده در منطقه، جایی که منافع مردم ارمنی و سایر ملل غالب است، اما منافع اقتصادی و نظامی-سیاسی طرف ثالث، دائماً منجر به بی ثباتی خواهد شد. و این بیثباتی دائماً کشورهایی را که آن را ایجاد کردهاند، بومرنگ میکند. همین بومرنگ به روسیه هم می رسد، قبل از جنگ اوکراین سعی می کرد برای خود عقبه جنوبی ایجاد کند، در شرایط تحریم سعی می کرد یک مسیر انحرافی باز کند، گاز و نفت خود را از طریق آذربایجان به اروپا برساند، اما می بینیم که در این شرایط، در عوض. از یک عقب قوی، می تواند یک جلو کششی بیشتری داشته باشد.
مهمترین مسئله این است که آرتساخ باید برای تعیین سرنوشت داخلی و ایجاد یک جامعه دموکراتیک آماده باشد. کوزوو تنها از این طریق توانست حمایت جامعه جهانی را جلب کند. به عبارت دیگر برای داشتن یک سیستم دولتی مدرن، دیپلماسی مدرن، امنیت، سیستم آموزشی باید گام های واقعی برداشته شود. ما باید از توهمات پرهیز کنیم، جمهوری ارمنستان می تواند مدافع واقعی منافع ما باشد. برعکس، امنیت ارمنستان بدون آرتساخ به طور کامل تضمین نمی شود. توسعه بدون آرتساخ امکان پذیر نیست. آرتساخ کنترل رشته کوهی را در دست داشت که امنیت ارمنستان مرکزی را برای قرن ها تضمین می کرد. تا زمانی که عدالت تاریخی را احیا نکنیم، از بازی های دروغینی که به ما تحمیل می شود عقب ننشینیم، همچنان ابزار نیروهای خارجی خواهیم بود که سعی می کنند از ارمنستان و آرتساخ برای منافع خود استفاده کنند.
اقدامات روسیه چه چیزی را نشان می دهد؟
وضعیت امروز نشان میدهد که روسیه در 9 نوامبر بیانیهای را پذیرفت، اما از آن لحظه اساس راهحل صرفاً منافع خودش است. او به هیچ وجه تمایلی به ایجاد تضمین های امنیتی پایدار برای ما ندارد. و در تصمیم معروف مصوب شورای عالی ارمنستان در سال 1992 و در مفهوم امنیت ملی و در سایر قوانین، ارمنستان به عنوان مدافع و ضامن منافع رادیکال نه تنها آرتساخ، بلکه کل تلقی می شود. ارمنستان بنابراین، تنها چیزی که باقی می ماند این است که آن مفاد را روی کاغذ نگذاریم، اجرا کنیم و مسائل را در تریبون های بین المللی مطرح کنیم. ما باید درک کنیم که آنها اکنون می خواهند از ما استفاده کنند، آنها از ناهماهنگی و بلاتکلیفی ما علیه ما استفاده می کنند. یعنی تلاش میکنند موضوع آرتساخ را از ارمنستان و غیره جدا کنند، همانطور که در طول 30 سال پیشنهادات روسای مشترک مخدوش شد و با دستکاری به بحث واگذاری یا ندادن زمین تبدیل شد. و فرصت هایی که وجود داشت، چیزی که می توانستیم مطالبه کنیم، از آن محروم شده ایم. در نتیجه ما به چیزی که رسیدیم رسیدیم. به عبارت دیگر، وقتی منافع آن کشور ثالث حکم می کند که مسائل را به قیمت واگذاری منافع و حقوق ما حل کنیم، فوراً منافع ما را زیر پا می گذارند. به عبارت دیگر، ما باید به دنبال اجرای اسنادی باشیم که به روابط ارمنستان، آرتساخ و دیاسپورا اشاره دارد و در آن ر. گفته می شود در شرایطی که منافع هر کسی نادیده گرفته شده و زیر پا گذاشته شود، امکان توسعه ارمنستان، آرتساخ و دیاسپورا وجود ندارد.
این وضعیت نشان می دهد که ارامنه آرتساخ نباید با آذربایجان ادغام شوند، بلکه باید با خود ارمنستان ادغام شوند. نکته منحصر به فردی که باید به خاطر داشته باشیم این است که باید همزیستی با آذربایجان را رد کنیم، زیرا همانطور که قبلا بود، اکنون هویت خود را از دست خواهیم داد. و روسیه ما را بخشی از آذربایجان می داند، نمی تواند میانجی بی طرف باشد، نمی تواند راه حل سیاسی ارائه دهد که به نفع ارامنه آرتساخ و ارمنستان باشد. و تاریخ نشان می دهد که حتی 100 سال پیش روسیه تمایل داشت از مواضع ترک ها و آذربایجانی ها محافظت کند. شمال آرتساخ در سالهای شوروی کاملاً خالی از سکنه بود، ما باید این را به خاطر بسپاریم. و باید به یاد داشته باشیم که گورباچف همیشه ما را تهدید می کرد: آیا فراموش کرده اید که 207 هزار ارمنی در باکو زندگی می کنند؟ یعنی ما را عامل می دانستند. بنابراین، اساس قطعنامه ما باید منافع مشترک و مشترک ارمنستان و آرتساخ و در درجه اول منافع امنیتی باشد. و باید از بزرگواری های بین المللی برای حمایت از حقوق اساسی آرتساخ استفاده کرد. علاوه بر این، آرتساخ باید دوباره با ارمنستان ادغام شود. یعنی با کمک ارمنستان باید اقتصاد و سازوکارهای امنیتی مطابق با استانداردهای بین المللی ایجاد کنیم. و در آن زمان مشکلی برای به رسمیت شناختن آرتساخ وجود نخواهد داشت، ما استانداردهای بین المللی را برآورده خواهیم کرد.
در مسئله آرتساخ، ضمانتهای بینالمللی لازم است، روسیه نقش میانجی را بر عهده گرفته است، اما میبینیم که خیلی بیسروصدا برای منافع خود، اراضی آرتساخ را به ترکها واگذار میکند. جایی که مناطق به ترک ها داده شد، آنجا کاملاً تحت کنترل هستند و ارمنی در آنجا باقی نمانده است. به عنوان مثال پروخ را در نظر بگیریم. همین مثال در کریدور لاچین است، حذف آن 30 محیط بان قلابی چند دقیقه است، اما 80 روز می گذرد، ولکوف در حال «مذاکره» است، لاوروف وعده می دهد. و وقتی لاوروف به منطقه می آید، بی ثباتی قطعا ایجاد می شود. باید صریح حرف بزنیم چون با تسلیم شدن و سیاست بازی آمده ایم و به این روز رسیده ایم. آنچه امروز در آرتساخ آزمایش میشود، فردا در ارمنستان باشد، همانطور که پس از جنگ 44 روزه شروع به مطالبه «زنگزور» کردند. تازه شروع است، ایروان را هم می خواهند. از این لحظه است که باید قاطعانه و پیوسته عمل کنید. چه اتفاقی افتاده است، ما اجازه دادهایم که آن دستکاریهای دروغین در مورد ما اعمال شود، ما را به تفرقه بیندازد، ما را علیه یکدیگر قرار دهد.