زمانی که الکساندرا آوانسیان، معلم هنرهای زیبا در مدرسه هنر هادروت، از شاگردانش خواست تا خانه رویایی خود را ترسیم کنند، خواهران مانه و میلنا از روستای طوق گفتند که قبلا خانه خود را از دست داده اند. مانه، که تنها سه هفته قبل از اینکه جنگ 2020 او را مجبور به فرار کرد، در روستای زادگاهش کلاس اول درس خواند، مدرسه یا همکلاسی هایش را به یاد نمی آورد. اما وقتی در مورد خانه اش صحبت می کند چشمانش برای لحظه ای برق می زند و بعد پر از اشک می شود. این زیباترین خانه بود، دو طبقه، با گل در حیاط و حصار.
طی جنگ 44 روزه ای که آذربایجان در سال 2020 علیه آرتساخ به راه انداخت، منطقه هادروت به همراه شوشی با خشونت توسط آذربایجان فتح شد و جمعیتی بالغ بر 13500 نفر در داخل کشور آواره شد. حدود 5380 نفر از آنها در آرتساخ زندگی می کنند. تقریباً همین تعداد در جمهوری ارمنستان زندگی می کنند. بقیه به خارج از کشور مهاجرت کرده اند.
تبلیغات سیاسی آذربایجان اغلب به تعداد زیادی از آوارگان/آوارگان آذربایجانی از جنگ دهه 1990 استناد می کند که از نظر تعداد تقریباً با ارامنه آواره همان دوران قابل مقایسه است (واقعیتی که آذربایجان به راحتی از قلم می اندازد). با این حال، به ندرت از ارامنه بومی هادروت که از نظر قومی پاکسازی شده بودند، نام برده می شود که تنها دو سال پیش بی خانمان شدند.
در 20 مارس، ارامنه آرتساخ به اجبار آواره شدند فراخوانده شد کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، پاشینیان، پوتین و علی اف برای سازماندهی بازگشت خود به خانه هایشان.
امروزه، بیش از دو سال پس از جنگ، آوارگان هادروت عمدتاً در استپاانکرت، پایتخت آرتساخ مستقر هستند. به گفته آرتور باغداساریان، رئیس اداره منطقه هادروت در تبعید، دولت در استپانکرت در حال ساخت مسکن برای ساکنان سابق هادروت است. ساخت و ساز در یک منطقه مسکونی با بیش از 250 آپارتمان تا زمان محاصره آرتساخ توسط آذربایجان در جریان بود که تمام پروژه های ساختمانی را به دلیل کمبود مصالح ساختمانی وارداتی تعطیل کرد. اگر محاصره نبود، اولین مجموعه خانه ها تا الان تکمیل شده بود.
محاصره پایدار همچنین بر چشم انداز اشتغال تأثیر گذاشته است، با اخراج گسترده مشاغل توسط مشاغلی که نه عرضه دارند و نه بازارهای خارجی برای کار با آنها. علاوه بر مسکن، اشتغال و مشکلات اجتماعی، آوارگان حدروت در تحقق حق تحصیل و آزادی بیان خلاق نیز با چالش هایی روبرو هستند. مردم هادروت که خانه ها و مدارس خود را از دست داده اند، اکنون دروس هنر خود را در مدرسه موسیقی کومیتاس در استپاانکرت برگزار می کنند. علاوه بر این، به دلیل تقاضای زیاد، معلمان کلاس های هنری را در تعطیلات آخر هفته نیز برگزار می کنند. همه اینها بر کیفیت آموزش و رفاه مربیان تأثیر می گذارد.
تاتویک مکرتچیان حدود یک ماه قبل از جنگ 44 روزه برای مدیریت هنرستان هادروت استخدام شد. مکرتچیان پس از پناه بردن به جمهوری ارمنستان، با وجود از دست دادن خانه خود در هادروت، بلافاصله پس از جنگ به آرتساخ بازگشت. او اهمیت حفظ سیستم آموزشی هادروت در تبعید را به عنوان راهی برای حفظ فرهنگ خود و همچنین تشویق آوارگان به بازگشت به آرتساخ، علیرغم از دست دادن روستاهای اجدادی خود، درک کرد.
امروزه بیش از 100 دانش آموز در دپارتمان های رقص، تئاتر، هنرهای زیبا، مدلینگ لباس و هنرهای تزیینی-کاربردی در مدرسه هنری جابجایی هادروت که یک مدرسه فوق برنامه است، حضور دارند. اکثر دانش آموزان از شهرک های مختلف منطقه حدروت آواره شده اند.

“در ابتدا، شما واقعیت را رد می کنید. مکرتچیان میگوید، سپس آن را میپذیری و سپس سعی میکنی بر آن غلبه کنی.
از آنجایی که شرایط ساختمان راضی کننده نیست، او مجبور است در حین تمرین گروه کر کارهای اداری خود را در دفتر مدیر ترکیب کند. ما حتی کلاس های نقاشی را در آشپزخانه برگزار می کنیم. اما ما شاکی نیستیم. حداقل در این شرایط میتوانیم بچهها را تربیت کنیم و به دنیای هنر نزدیک کنیم.»
علیرغم همه مشکلات، نه مدیران و نه معلمان امید خود را از بازگشت روزی به هادروت از دست نداده اند. تا آن زمان، آنها می خواهند با هم به عنوان یک جامعه زندگی کنند. اگر نزدیک به هم خانه بسازند، مدرسه ای که برای هادروتسی ها در نظر گرفته شده باید نزدیک باشد.
اگر امیدی برای بازگشت به خانه هایمان در هادروت وجود دارد، باید سنت های خود را زنده نگه داریم. مادربزرگم اهل شوشی بود. پس از کشتارهای سال 1920 در شوشی، خانواده او به همراه تقریباً تمام ساکنان ارمنی شوشی، به جای ایجاد یک جامعه در تبعید، متفرق شدند. زمانی که شوشی در سال 1992 در جریان جنگ اول قره باغ آزاد شد، آنها به شهر خود برنگشتند و به جای آنها سایر ارامنه آواره در شوشی زندگی می کردند. مکرتچیان فکر می کند که آنها هم نباید همین اشتباه را بکنند. او افزود: «زمانی که یک روز به خانه های خود در حدروت بازگردیم، ما، فرزندان و نوه هایمان باید در آنجا زندگی کنیم.

در این محیط آوارگان هادروت نیز قادرند گویش، آداب و رسوم و خاطرات خود را حفظ کنند. این نه تنها برای آنها بلکه برای ارامنه و مردم بومی در همه جا مهم است. در طول قرن ها، جوامع ارمنی بارها بر اثر جنگ یا زلزله آواره شده اند. تا سال 2020، هادروت یکی از معدود گوشه های سرزمین ارامنه بود که مردم آن قرن ها، اگر نگوییم هزاران سال، بدون آوارگی در همان منطقه زندگی می کردند. گردهمایی بین و بعد از کلاس ها و گفتگوها به گویش شیرین و منحصر به فرد هادروت ممکن است کمی حسرت و درد را کم کند. مکرتچیان افزود: «برای ما صحبت از قصاب هادروتی یا به اشتراک گذاشتن داستان موفقیت نورا که یک مغازه شیرینی فروشی در ایروان با گویش هادروت افتتاح کرد، ارزشمندتر است».
در خارج از این جامعه، قدردانی کمی از گویش منحصر به فرد و فرهنگ ماندگار هادروت صورت گرفته است. در میان استثناها، کتاب کودکان 2022 آرپی ماغاکیان نویسنده ساکن ایروان است. شوشی آفتابی، که در آن شعری درباره درخت افسانه ای تنجری به گویش هادروت ارائه شده است. اما شناخت جایگاه منحصر به فرد هادروت در قوم نگاری ارمنی برای بقای فرهنگی کافی نیست. مردم هادروت ساکن استپانکرت این را به خوبی می دانند، به همین دلیل است که آگاهانه نه تنها برای حفظ فرهنگی، بلکه در زندگی روزمره به یکدیگر تکیه می کنند. اگر کسی نیاز به پیدا کردن یک آپارتمان یا شغل داشته باشد، همه سعی می کنند از طریق آشنایان خود آن را سازماندهی کنند. کمک به یکدیگر و کنار هم ماندن یک انتخاب استراتژیک است، حتی اگر ممکن است زندگی را سخت تر کند. اینطور نیست که ما آموزش بهتری نسبت به سایر مدارس در استپاانکرت ارائه دهیم. حتی شایسته نیست که در هنرستان به کودکان در سنین مختلف در یک گروه با هم آموزش دهیم. آوانسیان گفت: شنبه ها و یکشنبه ها هم کار می کنیم، اما چاره دیگری نداریم. می ترسم خودمان را هم گم کنیم. ما قبلاً بسیاری از یکدیگر را از دست دادهایم و باید آن خاطرات، سنتها و گویش خود را حتی در غربت زنده نگه داریم.» او خاطرنشان می کند که کودکان کلید این بقا هستند و دلایلی برای احساس امیدواری دارد زیرا “کودکان همه چیز را می فهمند و تمام رویاهای آنها به بازگشت به خانه مربوط می شود.”
مردم هادروت امروز که در استپاانکرت مستقر هستند، کمتر از 100 کیلومتر دورتر از خانه های پاکسازی شده و اشغال شده خود زندگی می کنند. با این حال، آنها تصمیم می گیرند که هادروت را به خاطر سعادت خود و نسل های آینده زنده نگه دارند. «اگر خانه نداشته باشی، مثل این است که گم شده ای. شما نمی توانید جای خود را در این دنیا پیدا کنید.»
