می ترسم ارابلور بیش از این گسترش پیدا کند. مادر با بچه ها



لورا موسینیان چهار سال است که دلتنگ پسرش در «ارابلور» شده است. تنها پسرش گئورگ در جنگ 44 روزه کشته شد.

برای خدمت بود که گئورگ کاریان از روسیه به ارمنستان نقل مکان کرد. ماه ها پس از فراخوان، دوره 44 روزه آغاز شد. دو روز قبل از جنگ از یگان نظامی کاپان به جبرائیل بردند که از همان روز اول هوا گرم بود.

گئورگ کاریان 19 ساله کارآگاه بود. او 13 روز پس از جنگ با یک موشک ضد هوایی کشته شد. پدر و مادر خبر مرگ فرزندشان را در رسانه ها، در لیست سیاه وزارت دفاع خواندند.

هزاران نفر مردند، آرتساخ رفت و هیچ نشانی از آرامش نیست، مادر ناامید می گوید، چیزی جز از دست دادن نیست.

تنها پسر آنا مکرتچیان نیز در جنگ 44 روزه جان باخت. 100 روز مانده بود تا هایکاز مکرتچیان ترخیص شود. پس از گذشت چهار سال، او همچنان ترس از جنگ دارد. او به وعده ها و سخنان دولت در مورد صلح اعتماد ندارد.

مادر گفت: «از چیزی که می ترسم این است که ارابلور بیش از این گسترش پیدا کند.

چند روز پس از شروع جنگ، هایکاز از واحد نظامی برد به آرتساخ منتقل شد. مادرش گفت که ابتدا هادروت را گرفتند که قبلاً به آذربایجان رفته بود. سپس ساروشه را منتقل کردند که در اواخر مهرماه توسط موشک ضدهوایی به شدت مجروح شد. با هلیکوپتر او را به ایروان آوردند. والدین پسرشان را در بیستمین سالگرد تولدش در بیمارستان موراتسان پیدا کردند.

مادرش به یاد می آورد که هایکاز 12 روز برای زنده ماندن جنگید، اما موفق نشد. قلب در شب 9 نوامبر متوقف شد. اون روز توافقنامه آتش بس سه جانبه امضا شد. مادر پسر می گوید پس از آن چیزی از آرتساخ باقی نمانده و ارمنستان نیز در خطر آتش سوزی قرار دارد. – “خیلی وقته چیز امیدوار کننده ای ندیدم.”

آنا مکرتچیان همچنان ترس از جنگ دارد. او به وعده ها و سخنان دولت درباره صلح اعتقادی ندارد. فاجعه بعد از 44 روز هم قطع نشد، می گوید در «ارابلور» هم جایی نیست.

او از بازدید اعضای دولت از پانتئون کشته شدگان دلخور است. امروز نخست وزیر پاشینیان آنجا نبود، نه در ارمنستان، مقامات بدون او آمدند.

چطور ممکن است فردی که با همه چیز در گسترش «یرابلور» نقش داشته و به تسلیم وطن ادامه می دهد، در واقع خیانت به وطن است، چطور می تواند به اینجا بیاید، پا بگذارد؟ گفت.

گروهی از والدین سربازان کشته شده در سه سال گذشته دست به اعتراض زدند و در «ارابلور» خواستار این شدند که نخست وزیر و هم تیمی هایش که در دوران مدیریتشان جنگ آغاز شد، به قبر سربازان نزدیک نشوند. امروز هیچ اقدامی صورت نگرفت. اعضای دولت صبح آمدند و رفتند، هیچ اطلاعیه ای درباره سالگرد جنگ در صفحه نخست وزیری و وزارت امور خارجه نبود.

و «یرابلور» امروز پر بود. جریان بستگان قربانیان، مردم دلسوز، ساعت ها متوقف نشد.



Source link

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا